آنگاه که غرور کسی را له می کنی ، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران میکنی ، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش میکنی ، آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خُرد شدن غرورش را نشنوی ،
آنگاه که خدا را میبینی و بنده خدا را نادیده می انگاری ! می خواهم بدانم ، دستانت را به سوی کدام اسمان دراز می کنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی ؟